گروه بندی معلمان :
1- معلمان واقع بین : که می دانند تدریس هنر و مهارتی است متشکل از سه اصل اساسی آزادی ، برابری و عدالت . به ظرفیت هوشی خود آگاهی دارند ، رفتارهایشان کمتر تحت تاثیر فشارهای مختلف شغلی قرار می گیرد ، چشم انداز یا نگرش متعادل دارند ، با نهایت واقع نگری برنامه ریزی می کنند ، به این سخن ارسطو باور دارند که " همه ی انسان ها می خواهند بدانند و یاد بگیرند " . و می دانند که ترکیب عواملی همچون میل به پیشرفت درسی و ارضای عزت نفس ، کسب درآمد ، ادامه ی تحصیل برای راضی نگهداشتن خانواده ، ارضای غرور و خودخواهی ، درخشش در کارهای گروهی در علاقمندی شاگردان به یادگیری موثر است . همچنین باور دارند که هنجارهای رفتاری کلاس محصول مشترک معلم و شاگرد و فرهنگ جامعه است .
2- معلمان محقق : که در بروز هر پدیده به دنبال علل بوجود آورنده ی آن می گردند ، حتی الامکان در ذهن خودشان در نقش شاگرد ظاهر می شوند و علایم و نشانه هایی را که می بینند ریشه یابی می کنند . در جهت شناسایی منابع دانش و مهارت و تجربه تلاش می کنند ، از ابداع و ابتکار در حد امکان سود می جویند . در جستجوی انگیزه های شاگردان ، دوستی های کلاس درس و گوشه گیری این یا آن شاگرد ، از هیچ کوششی باز نمی ایستند.
3- معلمان هنر دوست : که خود نیز دستی در هنر دارند . آنها بر این باورند که تقریبا" اذهان و افکار هر شاگردی را می توان عوض کرد . زندگی خوب عبارت است از زندگی آزاد و مولد یا نوعی زندگی که از ماهیت فعال انسان بدون از خودبیگانگی ریشه می گیرد و مدرسه باید افراد را برای آینده ای دور تربیت کند .اینگونه معلمان کارهای نسبتا" بی برنامه را دوست دارند ، در تصمیم گیری ها فارغ از قید و بند عمل می کنند .
4- معلمان مشکل گشا : یا کسانی که به سادگی می توانند مسایل و مشکلات را حل کنند . اینها از جرقه های فکری خود و دیگران سود می برند و از کورسوها چراغ می سازند . مهارت کلامی نسبتا" بالایی دارند ، متکی به نفس هستند ، شاد بودن و سرزندگی را ترجیح می دهند ، از دیگران با روی باز کمک می گیرند ، کار در گروه را دوست دارند و انسان دوست هستند .
5- معلمان راحت طلب : یا راحت ، که به قول معروف اگر دنیا را آب ببرد به خواب خودشان مشغولند . این افراد چندان دغدغه ای برای درس و نظم کلاس ندارند . بیشتر به قصد انجام وظیفه به مدرسه و کلاس می روند ، کم و بیش تابع مقررات و مدیریت هستند تا برای خودشان مشکلی پیش نیاید و در مجموع چندان نفعی از آنان به شاگردان نمی رسد .
6- معلمان کاسب مسلک : که با تکیه بر عواملی همچون مهارت کلامی ، توان فروش ، سلطه جویی ، قدرت مداری ، پرخاشگری و مانند آن سعی دارند کلاس و مدرسه را تحت تاثیر قرار دهند . اینان معمولا" در حد وظیفه تدریس می کنند ولی در هر فرصت به حقوق اندک معلمان و توان خودشان و تدریس خصوصی یا تدریس در آموزشگاهها و نکات مشابه اشاره می کنند تا به شاگردان بفهمانند که برای جبران نقایص علمی خود به کجا روی بیاورند .
7- معلمان جمع گرا : یا اجتماعی که بیش از هر چیز به گروه و کارهای گروهی تمایل نشان می دهند و از مهارت کلامی و ارتباطی خود در این راه سود می جویند . به طور معمول ، مدیران ، مشاوران ، مددکاران اجتماعی و مسوولین فعالیت های فوق برنامه به این گروه تعلق دارند .
8- و بالاخره معلمان بیمار یا مساله دار : که به نوبه ی خود به گروه های فرعی زیر تقسیم می شوند : تنبل ، کم تاثیر و بی روح ، سالخورده ، خودکامه ، ناموافق . اگرچه این قبیل معلمان نیازی به معرفی بیشتر ندارند اما برای روشنتر شدن بحث به تعدادی از اثرات مخرب ویژگی های آنان اشاره می شود :
کجروی و بدرفتاری اینان در تدریس اثر میگذارد ، زحمات و تلاش سایر معلمان و کارکنان مدرسه را به هدر می دهند ، با هتاکی و غرولند و ظن و بدبینی و کج خلقی و نظایر آن مانع پیشرفت درسی شاگردان هستند و در مجموع نبودشان بهتر است .
منبع :
نگرشی کاربردی بر روش های تدریس و هنر معلمی
مولف : دکتر غلامعلی سرمد
انتشارات : آوای نور